تیرداد نیوز

کد خبر: ۲۳۴۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ - 13:02 - 11 February 2021

زخم هایمان را در آغوش بگیریم

تمام دیروز که باران تندی در حال آمدن بود، داشتم به شکستگی فکر می کردم، جدا از هر تعبیری به لغت شکستگی فکر می کردم ، و بعد به شکستگی های خودم و بقیه فکر کردم.

تیرداد نیوز - تمام دیروز که باران تندی در حال آمدن بود، داشتم به شکستگی فکر می کردم، جدا از هر تعبیری به لغت شکستگی فکر می کردم، و بعد به شکستگی های خودم و بقیه فکر کردم، به کیفیتی که در شکستگی ها وجود دارد، چون شکستگی ها مهم اند، خیلی مهم.چیزهای زیادی را به ما توضیح می دهند. اینکه از کجا شکستند ؟ چرا شکسته اند ؟ آیا شکستن مان را تماشا کرده ایم ؟ یا بی هوا شکستیم ؟ مهم است که چگونه شکستیم.

قبل تر ها نگاهم به شکستن به طور کلی فرق می کرد.هرگز ممکن نبود پیاله ای را که شکسته است وصله پینه کنم یا تعمیرش کنم یا در جانش بدمم و پیوندش دهم حتما دور می انداختمش .

عجیب است که در تمام عمر سعدی خواندم، او هم به من گفته بود : به روزگار سلامت شکستگان دریاب که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند. اینجا جبر به نظر من یعنی : "مرمت، تعمیر، درمان، شکسته بندی و یعنی شکسته شکسته ها را به هم پیوستن.یعنی کیمیاگری.یعنی فرج بعد از شدت شدن.یعنی حال بعد از شکستن را به حال بهتر کیمیا کردن."

تازگی ها در حال مطالعه فرهنگ مشرق زمین به واژه جدیدی برخوردم بنام : کیم سوگی.بعد از بررسی و برگردان آن به زبان فارسی متوجه شدم به معنای همان جبر خاطری است که سعدی در شعرش گفته است.کیم در لغت به معنای طلایی است و سوگی در لغت یعنی هنری ظریف و پیچیده، همان نازک کاری.به نظر من می توان اینگونه معنی کرد : نازک کارانه قطعه های شکسته را به هم پیوستن. که شکلی از هنر است و سالیان سال در کشورهای مشرق زمین بخصوص چین و ژاپن رواج داشته است.

می گویند اولین بار در قرن پانزدهم پیاله محبوب آقای آشی کاگا فرمانده مشهور نظامی در ژاپن می افتد روی زمین و می شکند. آشی کاگا پیاله شکسته را می فرستد به چین ، درست همانجایی که پیاله از آنجا تهیه شده بود. بعد که پیاله بر می گردد تکه هایش به هم چسبیده شده بود ولی جای شکستگی ها به شکل ناراحت کننده و ضمختی روی پیاله باقی مانده بود که شبیه بخیه های زشت و سهل انگارانه ای شده بود.

فرمانده ژاپنی فکر می کند که آیا راه ظریف تر و هنرمندانه تر و زیباتری هم برای به هم چسباندن تکه تکه های شکسته وجود دارد ؟

راهی که شکستگی ها را به زیبایی تعمیر یا حتی به تعبیری ترمیم کند؟ آیا میشود آسیب ها و زخم ها یمان را در آغوش بگیریم و جوری پانسمان کنیم که ای بسا، چیزی حتی زیباتر از زخم نخوردگی قبلی مان باشد.
کیم سوکی دقیقا هنر همین رفتار با زخم ها و شکستگی ها است.چه با پیاله و چه با خود شکسته، چه با روح شکسته و چه با دلی شکسته.حتی ممکنه برای تعمیر پیاله یا پیاله ها از ماده ای بسی گرانبهاتر و چه بسا از طلا استفاده کنند.هدف این تکنیک در این نکته است که می خواهد شکستگی ها را با خاطره ای زیبا در خاطر پیاله به یادگار بگذارد. به عنوان باریک راهی که چه بسا نور و روشنایی از همانجا قرار است وارد شود.کیم سوگی یعنی پذیرفتن هستی.از منظر آنان خدشه ناپذیری و زخم نخوردگی وجود ندارد و زندگی به شکستگی و ترک ممکن نیست و نه فقط ممکن نیست چه بسا زیبا هم نیست.

در فرهنگ ژاپن این مفهوم را با فلسفه زیبایی شناسی در هم می آمیزند.اما زیبایی شناسی مبتنی بر ضایعات ، مبتنی بر آسیب ها، مبتنی بر ناپایداری ها و نقص ها و زخم ها، زیبایی در این مفهو م ربطی به کمال ندارد و اتفاقا بر عکس بر نقص های متمرکز بر شگفتی ها و خدشه ها و کج و کوله گی ها پافشاری دارد.نقص ها و خدشه ها بخشی از تاریخ ما هستند اگر همانطور بی خیالشان شویم که همه عمر خون آبه چکان می مانند.

زخم هایمان را در آغوش بگیریم

اما اگر مرمتشان کنیم و به زیبایی و سر صبر و حوصله ترمیمشان کنیم می تواند به چیزی عظیم و زیبا و با شکوه بدل شود همان چیزی که حافظ از آن این چنین یاد می کند : بکن معامله ای وین دل شکسته بخر که با شکستگی َارزد به صد هزار دوست.

نکات و مطالب آموزنده ای در هر کجای جهان اگر بتواند حال ما را به راهی بهتر از انچه بر سر راه داریم تبدیل کند باید از آن آموخت . بیاییم زخم هامون را در آغوش بگیریم و آنها را مرهم گذاریم نه اینکه فراموششان کنیم و در گنجینه ای از دل آنان را بایگانی کنیم چون بالاخره در یک نقطه ای ما را به مرز فروپاشی خواهند رساند ، بیایید آنان را نوازش کنیم و در مقابلشان بهترین را در نظر بگیریم، شاید که همان زخم ها و شکستگی ها جرقه های رشد و شکوفایی روح و روان ما شوند و آینده و مسیر بهتری را برای ما ترسیم کنند.زخم شدن و شکستن به این معنی است که ما جان و جسارت ورود به زندگی را داریم و در حال نفس کشیدن هستیم.این یعنی ما زنده ایم و زندگی می کنیم. یعنی سوار بر این اسب پر شور و پریشان زندگی شده ایم. و در حال تاختن هستیم.

به قول زنده یاد عباس کیارستمی :

تنها اسب مفرقی، سوارکارش را به زمین نمی زند.

از صبح که من نرم نرمک به واژه جدید کیم سوکی برخورد کرده ام و به بهترین شکل به معنا و برگردان آن در زبان فارسی رسیدم هوا هم نرم نرمک سردتر شده است و پنجره ها زمستان را به تمام و کمال قاب گرفته اند و من دلم میخواد یک مشت از این هوای سرد زمستانی را، همینطور که دستانم در حال یخ زدگی است بردارم و تعارف کنم و بگویم هیچ چیز در زندگی خالی از خلاء نیست . از بین درز در، هم سوز می آید هم نور.

پس درزهای وجودی خود را با تلالویی از نور و روشنایی تزئین کنیم که این ماهیت زنده بودن است.

مهرنوش خالدی کارشناس امور خانواده

برچسب ها: مهرنوش خالدی
مطالب پیشنهادی
نظرات بینندگان
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
فرحناز
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
۲
۰
سلام .چقدر مطلبتون عالی وپرمعنابود معلومه که روح والایی دارید که به نکته به این ظریفی پی بردید .مولوی در اشعارش بسیاربه این نکات اشاره کرده دربرنامه گنج حضور آقای شهبازی ودربرنامه های خانم سودی برنت مستقیما ریشه همه رفتارهای اشتباه وظالمانه یامظلومانه مارا زخم های اعماق روحمان میدانند ومعتقدند که اول باید این زخمها التیام بیابند تا مارفنار درست وروحیه شادی داشته باشیم وتاآنها راترمیم نکنیم کارایی وخلاقیت وسلامت جسمی ورفتاری نخواهیم داشت .بسیار سپاسگزارم.
ارسال نظر
علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
بازرس ویژه معاونت علمی و فناوری دانش بنیان ریاست جمهوری منصوب شد

بازرس ویژه معاونت علمی و فناوری دانش بنیان ریاست جمهوری منصوب شد

گردهمایی مراکز نوآوری منتخب سراسر کشور برگزار می شود

گردهمایی مراکز نوآوری منتخب سراسر کشور برگزار می شود

پروژه پرورش آبزیان دریایی در استان بوشهر تدوین شد

پروژه پرورش آبزیان دریایی در استان بوشهر تدوین شد

شناسایی کنسرسیوم میکروبی در حذف آلودگی های نفتی دهلران

شناسایی کنسرسیوم میکروبی در حذف آلودگی های نفتی دهلران

ایجاد کنسرسیوم در حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طب سنتی

ایجاد کنسرسیوم در حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طب سنتی