به گزارش تیرداد نیوز - پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و بازگشت او به کاخ سفید، نگرانیهای زیادی در ایران و منطقه ایجاد کرده است. ترامپ که در دوره قبلی تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران اعمال کرده بود، اکنون با قدرت بیشتری بازگشته و احتمال ادامه یا تشدید این سیاستها وجود دارد. این بازگشت تأثیرات منفی بر بازارهای مالی ایران، از جمله افزایش قیمت ارز و طلا، داشته و میتواند روابط بینالمللی و اقتصادی ایران را با چالشهای تازهای روبهرو کند. در همین حال، سیاستهای داخلی ایران نیز بهعنوان عاملی تأثیرگذار در مقابله با این شرایط پیچیده اهمیت بیشتری یافتهاند.
ترامپ بازگشت؛ نگرانیهای تازه برای ایران و جهان
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، بار دیگر با پیروزی قاطع در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ به کاخ سفید بازگشته است. او که بیش از ۳۰۰ رأی الکترال کسب کرد، اکنون با قدرت بیشتری نسبت به دوره قبلی آماده سیاستگذاری است. پیروزی ترامپ همچنین به جمهوریخواهان اکثریت در مجلس سنا و نمایندگان داده و نفوذ سیاسی او را برای چهار سال آینده تقویت کرده است. این بازگشت، علاوه بر آمریکا، تأثیرات گستردهای بر جهان، بهویژه منطقه خاورمیانه و ایران، خواهد داشت.
پیامدهای اقتصادی بازگشت ترامپ بر بازارهای جهانی و ایران
اعلام پیروزی ترامپ تأثیر فوری بر بازارهای مالی جهانی داشت. دلار آمریکا به بالاترین سطح چهار ماه اخیر رسید و ارزهای آسیایی در برابر آن کاهش یافتند. در ایران، قیمت ارز، طلا و سکه نیز جهش قابلتوجهی داشتند، هرچند پس از چند ساعت تعدیل شدند. این تغییرات، بهویژه در مقایسه با کاهش قیمتها در زمان پیروزی جو بایدن در سال ۲۰۲۰، نشاندهنده اثرات روانی بازگشت ترامپ بر اقتصاد ایران است.
تحریمها؛ تهدیدی جدی برای اقتصاد ایران
ترامپ در دوره قبلی ریاستجمهوری خود شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرد. این تحریمها منجر به کاهش صادرات نفت ایران به زیر ۵۰۰ هزار بشکه در روز شد و فشار اقتصادی زیادی بر مردم وارد کرد. احتمال میرود که ترامپ بار دیگر سیاستهای محدودکنندهای در قبال ایران دنبال کند. درحالیکه صادرات نفت ایران به چین طی سالهای اخیر بهبود یافته بود، بازگشت ترامپ میتواند این روند را تحتتأثیر قرار دهد و فشارهای جدیدی بر اقتصاد ایران وارد کند.
تأثیرات ژئوپلیتیکی بازگشت ترامپ
بازگشت ترامپ، فضای ژئوپلیتیکی خاورمیانه را نیز تحتالشعاع قرار داده است. سیاستهای پیشین او، از جمله عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و تقابل با ایران، تنشهای منطقهای را تشدید کرده بود. اکنون، با آشفتگی بیشتر در منطقه نسبت به دوره قبلی، احتمال دارد سیاستهای مشابه یا حتی سختگیرانهتری از سوی دولت جدید ترامپ اعمال شود.
بازار سرمایه ایران؛ فرصتی در دل بحران؟
در دوره قبلی ریاستجمهوری ترامپ، بورس تهران با وجود تحریمها به رشد چشمگیری دست یافت. کاهش نرخ سود بانکی و تورم بالا باعث شد سرمایهگذاران به سمت بورس حرکت کنند. اما اینبار، با توجه به نرخ بالای تورم و بهره بانکی، شرایط پیچیدهتر به نظر میرسد. سیاستگذاران ایرانی باید تدابیری اتخاذ کنند تا از این فرصتها بهرهبرداری کرده و از تأثیرات منفی ریسکهای سیستماتیک بکاهند.
سیاستهای داخلی، ترسناکتر از ترامپ!
هومن عمیدی، کارشناس ارشد بازار سرمایه درباره تاثیرات پیروزی ترامپ و سیاستهای داخلی بر بازار سرمایه گفت: «پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا عاملی تاثیرگذار بر بازار سرمایه ایران است. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، ایران سیاست سرکوب نرخ ارز را دنبال میکرد و بانک مرکزی پیش از ریاستجمهوری ترامپ سیاست کنترل نرخ ارز را داشت، به همین دلیل قیمت ارز در آن زمان واقعی نبود. خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمها باعث شد صادرات نفتی ایران از حالت نقدی به تهاتری تغییر کند و این مساله کشور را با کمبود ارز مواجه کرد که این خود عاملی برای افزایش قیمت ارز بود.»
وی افزود: «با رشد قیمت ارز، نرخ ارز نیمایی نیز افزایش یافت و این مساله برای شرکتهای صادراتمحور فعال در بازار سرمایه به معنی افزایش درآمد بود. همین عامل باعث رشد بورس و تغییر ارزش جایگزینی شرکتها در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ شد. با اتمام دوران ریاستجمهوری ترامپ و انتخاب جو بایدن، وضعیت بازار سرمایه به جایی رسید که عملا جریان نقدینگی در بازار وجود نداشت. سرمایهگذاران در سال ۱۳۹۹ زیان قابلتوجهی متحمل شدند و اقدام به خارج کردن سرمایههای خود از بازار کردند، در نتیجه نقدینگی موجود در بازار روزبهروز کاهش یافت. به همین علت، باوجود رشد دلار در دوران بایدن، بازار نتوانست به ارزش دلاری پیشین خود برسد و رشد قیمت سهام مشاهده نشد. در این شرایط، فشارهای وارد بر صنایع از سوی دولت سیزدهم نیز مزید بر علت شد و حاشیه سود شرکتها را تخریب کرد. بهطور مثال، دولت سیزدهم در شرکتهای پالایشی بهای تمامشده بالایی را مدنظر قرار داد.»
عمیدی در ادامه گفت: «اقدامات دولت پیشین در شرکتهای خودرویی با قیمتگذاری دستوری منجر به زیان انباشته شد. نمونه دیگر این است که باوجود افزایش مصرف، دولت نیروگاهها را وادار به تولید بیشتر کرد اما هیچ افزایشی برای قیمت محصولات آنها در نظر نگرفت. اجبار بانکها به پرداخت وامهای تکلیفی با نرخهای دستوری نیز از دیگر اقداماتی بود که حاشیه سود بانکها را کاهش داد. به عبارتی، دولت سیزدهم بخشی از کسری بودجه خود را از شرکتهای بازار سرمایه تامین کرد. نرخ بهره بانکی که اکنون به حدود ۳۳درصد رسیده نیز عاملی دیگر بود که باعث کاهش حاشیه سود شرکتها شد. این سیاستها باعث شد رکود چهارسالهای که تاکنون ادامه دارد، دامنگیر بورس ایران شود.»
وی اضافه کرد: «درحالحاضر، ارزش دلاری شرکتهای بورسی در ایران به حدی کاهش یافته که شرکت آرامکو عربستان با سود حاصل از شش ماه فعالیت میتواند کل سهام موجود در بازار سرمایه ایران را خریداری کند. در نتیجه، سیاستهای اشتباه داخلی اثرات بسیار مخربتری نسبت به تصمیمات ترامپ داشته است. در دوره کنونی، شرایط بحرانیتر نیز شده است زیرا در دوره اول ترامپ، نرخ بهره و تورم بسیار کمتر از شرایط فعلی بود، اما اکنون هم نرخ بهره و هم تورم به شدت بالا است. در نتیجه، میتوان گفت بازنگری در مولفههای اصلی نظیر نرخ بهره، قیمتگذاری دستوری و کاهش فاصله بین دلار نیمایی و دلار آزاد، راهکار خروج بازار سرمایه ایران از شرایط کنونی است.»
اهمیت توجه به تجارب تاریخی
رضا کیانی، کارشناس ارشد بازار سرمایه درباره انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رییسجمهور آمریکا گفت: «همانطورکه تجربه تاریخی نشان داده، ترامپ میتواند ابهامات بازار را افزایش دهد چرا که نسبت به هریس ثبات کمتری داشته و ریسکپذیری بیشتری دارد. از طرفی ادعا میکند که علاقهای به درگیری ندارد ولی از طرف دیگر، در گذشته اقدامات پرریسکی در رابطه با ایران انجام داده است. کشور ما در حال حاضر از نظر فضای ژئوپولیتیک و بینالمللی در شرایط پایداری نیست و ریسکهایی که به بازار تحمیل میشود، خارج از کنترل ما است. در عین حال، برخی اقدامات کلان اقتصادی که بر بازار سرمایه نیز اثر میگذارند، در اختیار سیاستگذاران اقتصادی است.»
وی افزود: «با توجه به اینکه برخی ریسکهای غیرقابل کنترل و سیستماتیک به بازار تحمیل میشود، لازم است سیاستگذاران تا حد ممکن ریسکهای داخلی را کاهش دهند. در غیر این صورت، سرمایهگذاران برای ورود و ماندن در بازار سرمایه با شرایط سختتری روبهرو خواهند شد. در شرایط فعلی و با انتخاب ترامپ، سیاستگذاران باید در تصمیمات کلان اقتصادی، مانند قوانین بودجه، مقررات مالیاتی و قیمتگذاریهای دستوری که موجب افزایش ریسک بازار سرمایه میشود، تجدیدنظر کنند. سیاستگذار باید با حمایت از بازار و کنترل ریسکهای قابل مدیریت، اثرات ریسکهای سیستماتیک را کاهش دهد.»
کیانی در ادامه گفت: «در صورتی که سیاستگذاران به درستی تصمیمگیری نکنند، شرایط بازار سرمایه قطعا دشوارتر خواهد شد. هماکنون برخی معافیتهای مالیاتی مربوط به بورس و سرمایهگذاران در معرض خطر قرار دارد که این امر به افزایش ریسک منجر میشود. لازم است سایه چنین خطراتی از روی بازار برداشته شده و به سرمایهگذاران اطمینان داده شود که دولت و سیاستگذاران حامی بازار هستند. در بحث قیمتگذاری محصولات و نهادهها، دولت باید از شرکتها حمایت کند تا مشکلات مربوط به جریان درآمدی، صادرات و واردات محصولات برطرف شود. عرضه خودرو در بورس کالا، نمونهای از تصمیماتی است که میتواند به تولیدکنندگان کمک کرده و جریان درآمدی شرکتهای خودروساز را بهبود بخشد. همچنین افزایش نرخ بهره بانکی به بازار سرمایه ضربه زده و موجب کاهش معاملات شده است. بنابراین در شرایطی که ریسکهای سیستماتیک بهخودیخود وجود دارند، سیاستها و ریسکهای قابل کنترل باید در راستای کاهش اثر ریسکهای غیرقابل کنترل باشند تا بازار بتواند از این دورههای دشوار عبور کند.»