دهانش آرزوی تنگدستان
عذارش قبله آتش پرستان
بجای پسته و شکر تمامست
دهان ساقی و لب نقل مستان
ز دیوان کمال از غایت لطف
بدست آوردم این معنی بدستان
دهانش هست میگویند آن نیست
میانش نیست ، می گویند و هست آن
دل ابن حسام آن غمزه گر خست
کدامین دل که آن غمزه نخست آن
غزل دهانش آرزوی تنگدستان از محمد بن حسامالدین حسن بن شمسالدین محمد خوسفی.
ابنِ حسام در سال ۷۸۲ یا ۷۸۳ هجری در روستای خوسف در منطقه قُهستان به دنیا آمد.