تیرداد نیوز

کد خبر: ۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۸ - 18:46 - 16 July 2019

شب وداع و غم هجر و درد تنهایی

شب وداع و غم هجر و درد تنهایی غزلی زیبا از ابن حسام خوسفی به همراه متن کامل غزل شب وداع و غم هجر و درد تنهایی از این شاعر بزرگ ایران.

شب وداع و غم هجر و درد تنهایی

شب وداع و غم هجر و درد تنهایی

دل شکسته و محزون کجا شکیبایی

سواد دیده ی من روشنی ز روی تو یافت

مرو مرو که ز چشمم برفت بینایی

چنان که عمر گرامی به کس نمی ماند

تو نیز عمر عزیزی از آن نمی پایی

حدیث قد تو نسبت به سرو ناید راست

و گر به سرو کنم نسبتش تو بالایی

دوای درد دل دردمند من لب توست

مفَّرَح است علاج مزاج سودایی

گره ز کار پریشان بسته بگشاید

اگر گزه ز سر زلف بسته بگشایی

به بوی زلف تو دل در پی صبا می رفت

بخنده گفت چه بر هرزه باد پیمایی

نگار کرده ام از خون خیال خانه چشم

مگر به خانه رنگین دمی فرود آیی

بیان حسن تو ابن حسام با گل گفت

که بلبلان به چمن واله اند و شیدایی

 

غزل شب وداع و غم هجر و درد تنهایی از محمد بن حسام‌الدین حسن بن شمس‌الدین محمد خوسفی.

ابنِ حسام در سال ۷۸۲ یا ۷۸۳ هجری در روستای خوسف در منطقه قُهستان به دنیا آمد.

مطالب پیشنهادی
ارسال نظر
پیشنهاد روز