تیرداد نیوز

کد خبر: ۵۰۵
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۸ - 13:59 - 15 July 2019

ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

غزل ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید غزل شماره 240 حافظ به همراه تعبیر و معنی غزل ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید از حافظ بزرگترین غزل سرای ایران.

غزل شماره 240

ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام

بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید

قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت

باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید

گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش

من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید

با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ

از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید

دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک

جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید

عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید

تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد

این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید

مطالب پیشنهادی
ارسال نظر
پیشنهاد روز

افزایش 20 درصدی در حقوق فرودین ماه بازنشستگان کشوری اعمال شد

ریزش قیمت سنگین خودرو در بازار

افزایش 16 تا 45 درصدی کرایه های مترو اتوبوس و تاکسی از شنبه

زمان شارژ کارت سوخت اعلام شد

نام مادران در کارت ملی ثبت می شود

زمان افتتاح آخرین ایستگاه خط 7مترو اعلام شد

زمان اعلام نتایج اولیه آزمون دکتری اعلام شد