تیرداد نیوز

کد خبر: ۴۲۱
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۸ - 21:58 - 13 July 2019

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

غزل دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم غزل شماره 314 حافظ به همراه تعبیر و معنی غزل دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم از حافظ بزرگترین غزل سرای ایران.

غزل شماره 314

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم

عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست

دیرگاه است کز این جام هلالی مستم

از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور

در سر کوی تو از پای طلب ننشستم

عافیت چشم مدار از من میخانه نشین

که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم

در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است

تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم

بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود

چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم

بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا

که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم

صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفت

آه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم

رتبت دانش حافظ به فلک بر شده بود

کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم

مطالب پیشنهادی
ارسال نظر
علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
استفاده از دانش بنیان ها در بومی سازی تجهیزات انرژی های تجدیدپذیر

استفاده از دانش بنیان ها در بومی سازی تجهیزات انرژی های تجدیدپذیر

ترویج اقتصاد دیجیتال در زیست بوم نوآوری کشور

ترویج اقتصاد دیجیتال در زیست بوم نوآوری کشور

راه اندازی مدرسه نوآوری منطقه ای در شرق استان اصفهان

راه اندازی مدرسه نوآوری منطقه ای در شرق استان اصفهان

پاویون شرکت های دانش بنیان در نمایشگاه بین المللی گرین هلند2025

پاویون شرکت های دانش بنیان در نمایشگاه بین المللی گرین هلند2025

پاویون شرکت های دانش بنیان در نمایشگاه گردشگری سلامت و تجهیزات پزشکی

پاویون شرکت های دانش بنیان در نمایشگاه گردشگری سلامت و تجهیزات پزشکی

پیشنهاد روز