بیرخت گر بگل نظاره کنیم
دشنه گردیم و سینه پاره کنیم
نه فراموشی و نه یاد کنی
خود بفرمای تا چه چاره کنیم
آتش عشق تو جهانسوز است
هرزه ما از میان کناره کنیم
داغ را هم به داغ سینه نهیم
زخم راهم به زخم چاره کنیم
با همه عیب و فسق و زرق و خیال
عیب رند شرابخواره کنیم
دلق سالوس اگر بیندازیم
بت و زنار آشکاره کنیم
چون رضی صد هزار جان خواهیم
تا فدایش هزار باره کنیم
رضیالدین آرتیمانی
میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است . وی در سال ۹۷۸ قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان بدنیا آمد.در ایام جوانی به همدان رفت و در آنجا مشغول تحصیل شد و از شاگردان میر مرشد بروجردی گردید. رضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس که معاصر وی بود قرار گرفت و در جمع منشیان میرزایان شاه درآمد و به همین دلیل بود که داماد خاندان صفوی شد.
بیرخت گر بگل نظاره کنیم از جمله غزل های زیبای این شاعر ایران است.