تیرداد نیوز

کد خبر: ۲۸۸
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۸ - 20:07 - 12 July 2019

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

غزل روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم غزل شماره 352 حافظ به همراه تفسیر و معنی غزل روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم از حافظ بزرگترین غزل سرای ایران.

غزل شماره 352

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

در لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم

تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام

در کمینم و انتظار وقت فرصت می‌کنم

واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن

در حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم

با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کوی دوست

و از رفیقان ره استمداد همت می‌کنم

خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این

لطف‌ها کردی بتا تخفیف زحمت می‌کنم

زلف دلبر دام راه و غمزه‌اش تیر بلاست

یاد دار ای دل که چندینت نصیحت می‌کنم

دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش

زین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم

حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی

بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

مطالب پیشنهادی
ارسال نظر
علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
رئیس جمهور مردمی و انقلابی ایران به جمع شهیدان پیوست

رئیس جمهور مردمی و انقلابی ایران به جمع شهیدان پیوست

پیام تسلیت معاون علمی رئیس جمهور در پی شهادت دکتر رئیسی و همراهان

پیام تسلیت معاون علمی رئیس جمهور در پی شهادت دکتر رئیسی و همراهان

پیام تسلیت رئیس سازمان توسعه همکاری های علمی و فناورانه بین المللی

پیام تسلیت رئیس سازمان توسعه همکاری های علمی و فناورانه بین المللی

دهقانی را مامور تدوین طرح حمایتی از فعالان فضای مجازی کرد

دهقانی را مامور تدوین طرح حمایتی از فعالان فضای مجازی کرد

به یک تصویر کوچک از پزشکی شخصی شده در نظام سلامت بسنده کرده ایم

به یک تصویر کوچک از پزشکی شخصی شده در نظام سلامت بسنده کرده ایم

کوچه باغ فرهنگ و تاریخ