تیرداد نیوز

کد خبر: ۹۵۳۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۸ - 22:05 - 25 December 2019

گزارش نخستین نشست تخصصی حوزه مردان در ایران

نخستین نشست تخصصی حوزۀ مردان در ایران به مناسبت روز جهانی مردان با حضور رامین جمالی فعال حوزۀ مردان، روز جمعه 24 آبان ماه 1398 در محل تالار ایران تماشا برگزار شد.

به گزارش تیرداد نیوز - در ابتدای این نشست رامین جمالی ضمن خوش آمدگویی به حاضران در جلسه و ابراز خوشحالی بابت برگزاری اولین نشست تخصصی در ارتباط با مسائل مردان در کشور بیان کرد: «بیش از دو دهه است که در 19 نوامبر برابر با 28 آبان ماه، روز جهانی مردان در بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته می شود. هدف از نام گذاری چنین روزی گفتگو دربارۀ مسائل و مشکلات مردان، آگاهی افزایی در رابطه با سلامت و بهزیستی مردان، ترویج نقش مثبت مردان در اجتماع و همچنین قدردانی از مردان به خاطر دستاوردها و ارزش های مثبتی است که برای جهان به ارمغان آورده اند».
جمالی با تأکید بر اینکه هدف حوزه مردان از برگزاری نشست حاضر به هیچ عنوان پیروی از عقاید و باورهای افراد، گروه ها و یا سازمان های بین المللی فعال در ارتباط با روز جهانی مردان نبوده، اظهار کرد: «ما فعالان حوزه مردان قصد داریم تا همزمان با روز جهانی مردان این پیام را به جامعه ایرانی منتقل کنیم که مردان نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان با دشواری های فراوانی روبرو هستند.از این رو گفتگو درباره مسائل و مشکلات مردان نه تنها یک مسئله ملی بلکه مسئله ای جهانی است».
وی در ادامه به برخی از مشکلاتی که زندگی و سلامت مردان و پسران را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار داده اشاره کرد.برای نمونه، مردان تقریبا در تمامی کشورهای جهان به طور میانگین عمر کوتاه‌تری نسبت به زنان دارند و امید به زندگی آنان در مقایسه با زنان کمتر است. اغلب افراد بی خانمان در سراسر جهان مرد هستند. اکثر متوفیان ناشی از حوادث شغلی در سطح جهانی را مردان تشکیل می دهند.اغلب شاغلان در مشاغل پرخطر و مرگبار (مانند آتش نشان ها، کارگران معدن، کارگران ساختمانی و یا کارگران بخش نظافت سیستم فاضلاب شهری و ...) مرد هستند.خدمت نظامی اجباری معمولا فقط برای مردان است.اکثر جمعیت زندانیان جهان را مردان تشکیل می دهند.مردان در مقایسه با زنان مجازات های سخت تری را برای جرایم مشابه متحمل می شوند.میزان مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در مردان بسیار بالاتر از زنان است.پسران در مدارس، عملکرد ضعیف تری در مقایسه با دختران دارند و از طرفی بیشتر، قربانی خشونت های جسمانی در مدارس می شوند بنابراین از فرصت های آموزشی کمتری نیز برخوردار هستند.مردان بسیار بیشتر از زنان جان خود را بر اثر خودکشی از دست می دهند.در بسیاری از کشورها، سن بازنشستگی برای مردان بالاتر از زنان است.در کشورهایی هم که سن بازنشستگی هر دو جنسیت برابر است، مردان به دلیل امید به زندگی کوتاه تر در مقایسه با زنان، سال های بازنشستگی کمتری را سپری می کنند.

گزارش نخستین نشست تخصصی حوزه مردان در ایران

این فعال حوزه مردان با انتقاد از تبعیض جنسیتی موجود در سازمان ملل متحد به عنوان سازمانی که ترویج و حمایت از حقوق بشر را از اهداف اصلی خود معرفی کرده اما در عمل، مردان و مشکلات آنان را نادیده می گیرد تصریح کرد: «بر اساس مادۀ اول اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، تمام انسان ها آزاد آفریده شده اند و از لحاظ کرامت و حقوق با یکدیگر برابرند.همچنین در ماده دوم این اعلامیه مطرح شده که همگان بدون هرگونه تبعیض از نظر نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب و ... سزاوار کلیۀ حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه مذکور هستند.با این حال، سازمان ملل متحد نه تنها نوزدهم نوامبر که بیش از دو دهه است در بسیاری از کشورهای جهان بنام روز جهانی مردان گرامی داشته شده را به رسمیت نشناخته بلکه از سال 2013 میلادی نیز این سازمان، نوزدهم نوامبر را به عنوان روز جهانی دستشویی نامگذاری کرده است.این در حالی است که به تعداد مناسبت های ویژه زنان در تقویم روزهای جهانی سازمان ملل متحد هر روز اضافه می شود توجه و تمرکز بر مشکلات زنان و توانمندسازی آنان همواره یکی از محورهای اصلی تلاشهای سازمان ملل متحد برای تضمین اصل برابری جنسیتی در سطح جهانی بوده است.اما پیش فرض این سازمان برای رسیدن به برابری جنسیتی بر این باور نادرست و غیرمنصفانه استوار است که در تمامی کشورهای جهان، وضعیت زنان در مقایسه با مردان نامساعدتر است بنابراین زنان نیازمند توجه و حمایت های ویژه ای می باشند که برای بهبود وضعیت آنان باید صورت پذیرد».
جمالی افزود: «چنین پیش فرض نادرستی را می توان در طراحی شاخص هایی که برای سنجش نابرابری های مبتنی بر جنسیت در سطح بین المللی ساخته شده اند نیز مشاهده کرد.برای نمونه شاخص جهانی شکاف جنسیتی که بر پایه آن، هر ساله مجمع جهانی اقتصاد از سال 2006 میلادی گزارشی را تحت عنوان گزارش شکاف جنسیتی جهانی منتشر می کند، به گونه ای طراحی شده تا در اندازه گیریِ هرگونه وضعیت نامطلوب تجربه شده توسط پسران و مردان ناموفق باشد.به عبارت دیگر این شاخص، معیارهای اندازه گیری را به صورتی تغییر می دهد تا بر اساس تعریف ارائه شده در هیچ کشوری وضعیت برای زنان نتواند مطلوب تر از مردان باشد.همچنین باید اضافه کرد، ایران در سال 2018 میلادی از میان 149 کشور تحت پوشش این گزارش در رتبه 142 و جزو 10 کشور با بیشترین شکاف جنسیتی قرار گرفت».
وی در ادامه با معرفی یک مقیاس اندازه گیری جدید بنام شاخص پایه ای نابرابری جنسیتی که به تازگی توسط پژوهشگران دانشگاه اِسکس در بریتانیا و دانشگاه میزوری در ایالات متحده آمریکا ساخته شده عنوان کرد: «به تازگی تعدادی از پژوهشگران با ساخت مقیاسی بنام شاخص پایه ای نابرابری جنسیتی تلاش کرده اند تا روش اندازه گیری ساده و در عین حال بدون سوگیری ای را برای اندازه گیری نابرابری جنسیتی ارائه دهند.این مقیاس که بر روی سه مؤلفه کلیدی زندگی خوب یعنی شاخص امید به زندگی سالم، فرصت های آموزشی در دوران کودکی و رضایت مندی کلی از زندگی تمرکز دارد، در واقع شاخص های کلیدی را مورد بررسی قرار داده که به هر دو جنسیت در هر جامعه ای مربوط می شود.پژوهشگران بعد از محاسبه نمرات کشورهای مورد مطالعه بر اساس این مقیاس و با توجه به نتایج به دست آمده نشان دادند که از 134 کشور مورد مطالعه، در 91 کشور (68%) مردان به طور میانگین دارای وضعیت نامساعدتری در مقایسه با زنان هستند.همچنین بر پایه نتایج این تحقیق، وضعیت مردان ایرانی به طور میانگین نامساعدتر از زنان ایرانی گزارش شده است.در این پژوهش، کشور ایران بر اساس شاخص پایه ای نابرابری جنسیتی از میان 134 کشور مورد مطالعه در رتبه 57 قرار گرفته است». این فعال حوزه مردان در پایان این بخش از سخنان خود با ابراز نگرانی از آلوده شدن محافل علمی و دانشگاهی به ایدئولوژی های جنسیت محور مانند فمینیسم گفت: «متأسفانه در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که سازمان هایی مانند انجمن روانشناسی آمریکا که از بزرگترین سازمان های علمی و حرفه ای روانشناسان در ایالات متحده آمریکا و همچنین سراسر جهان به شمار می آید، بجای تکیه بر یافته های علمی و معتبر در ارتباط با مسائل مربوط به دو جنس، نظریاتی را مد نظر قرار می دهد که به هیچ وجه مبنای علمی ندارند.برای نمونه، این انجمن به تازگی دستورالعملی را برای نحوه کارکردن روانشناسان با مردان و پسران منتشر کرده که بر اساس آن چهار ویژگی مشخص در مردان (خویشتن داری، رقابت پذیری، چیرگی و پرخاشگری) میتواند برای سلامتی آنان زیانآور باشد. همچنین از نگاه انجمن روانشناسی آمریکا، این چهار خصیصه که تحت عنوان مردانگی سنتی معرفی شده مجموعهای از ویژگیها هستند که فقط در مردان و آن هم به واسطۀ اجتماعی شدن بروز میکنند. اما در حقیقت ادعای مطرح شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا به هیچ عنوان وجاهت علمی نداشته چرا که این سازمان نه تنها نقش عوامل زیستی در آشکار شدن چنین خصایصی را به طور کلی نادیده گرفته بلکه رفتارهایی مانند پرخاشگری را نیز تنها مختص به یک جنسیت دانسته است».
وی اضافه کرد: «اینگونه نظریات که بیشتر از دل گفتمان فمینیستی برخاسته، در گذشته هم توسط فمینیستهایی مانند شِفِرد بلیس و یا رِیوِن کانِل با هدف تغییر مردانگی و بازتعریف هویت مردانه مطرح شده بود. شفرد بلیس از مردانگی سمی و ریون کانل از مردانگی هژمونیک به عنوان گونهای از مردانگی که میتواند برای بسیاری از افراد جامعه به ویژه زنان آسیبزا باشد نام بردهاند. به عقیدۀ این افراد، مردانگیهای زیادی وجود دارد و از آنجایی که مردانگی رفتاری آموخته شده است پس میتوان آن را تغییر داد! انجمن روانشناسی آمریکا نیز از تعداد قابل توجهی منابع فمینیستی در نوشتن این دستورالعمل استفاده کرده که خود نشان دهندۀ تأثیر و نفوذ ایدئولوژیهای جنسیت محور بر سازمانهای معتبر علمی است».
جمالی در بخش دیگری از سخنان خود، در ارتباط با سهم مردان از آسیبهای اجتماعی در ایران بیان کرد: «متأسفانه در جامعۀ ما به هیچ عنوان توجهی به مسائل مردان نمیشود و مشکلات آنان نیز به شدت مورد غفلت واقع شده است. اعداد و ارقام سازمان‌هایی که آمارهای مربوط به آسیبهای اجتماعی در سطح کشور را منتشر میکنند نیز با یکدیگر اختلاف دارند بنابراین ما مجبور هستیم تا با تکیه بر معتبرترین آمارهای منتشر شده در این زمینه مسئله را مورد بررسی قرار دهیم». وی ادامه داد: «آذرماه سال گذشته معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت اعلام کرد که امید به زندگی زنان در ایران 83 سال و مردان 75 سال است. به بیان دیگر، امید به زندگی مردان ایرانی نزدیک به یک دهه کمتر از زنان ایرانی میباشد. اگر چه در گذشته، پژوهشگران نقش عوامل زیست شناختی را در رابطه با طول عمر کوتاه‌تر مردان تعیین کننده می‌دانستند اما یافته‌های پژوهشی اخیر نشان می‌دهند که عمر طولانی‌تر و امید به زندگی بیشتر زنان که در دنیای امروز امری طبیعی قلمداد می‌شود، در واقع یک پدیده جمعیت شناختی است که میان افراد متولد شده در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در کشورهای توسعه یافته پدیدار شده است. سیگار کشیدن، مصرف الکل، حوادث رانندگی، مشاغل پرخطر، خودکشی، سوء مصرف مواد مخدر و توجه کمتر به سلامتی که در میان مردان شایع‌تر از زنان است از جمله عواملی هستند که موجب شده تا مرگ و میر مردان در مقایسه با زنان در طول قرن بیستم افزایش یابد. همچنین بیماری‌های قلبی عروقی را نیز می‌توان به عنوان یکی از جدی‌ترین دلایل شکاف جنسیتی امید به زندگی در نظر گرفت. امید به زندگی بیشتر زنان در ایران همانند کشورهای توسعه یافته پدیده نوظهوری است که از اواسط دهه 70 میلادی در کشور نمایان شده است. اطلاعات مربوط به شاخص امید به زندگی در بدو تولد ایرانیان که توسط بانک جهانی در یک بازه زمانی پنجاه ساله گردآوری شده نیز نشان می‌دهد که امید به زندگی مردان ایرانی در اوایل دهه 60 میلادی، یک سال و نیم بیشتر از زنان ایرانی بوده است. اما برخلاف کشورهای توسعه یافته، مصرف دخانیات، الکل و شیوع بیماری‌های قلبی عروقی در ایران در حال افزایش است».
این فعال حوزه مردان گفت: «طبق گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکی قانونی کشور، بیش از دو سوم (70%) از کل جان باختگان ناشی از خودکشی در سال 1396 مرد بودند که این میزان 5% در مقایسه با سال 1395 رشد داشته است. همچنین با وجود آنکه در مقیاس جهانی، اقدام به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است اما در ایران، اغلب افرادی که در سال 1396 اقدام به خودکشی کردند (70%) مرد و عمدتاً بالای 25 سال بودند. کارشناسان عامل اصلی افزایش خودکشی میان مردان در کشور را تنشهای اقتصادی و بیکاری عنوان کردهاند».
وی با اشاره به خودکشی دلخراش دو مرد ایرانی در یک روز به خاطر شرمندگی از خانواده در آستانۀ نوروز امسال اظهار کرد: «یافتههای پژوهشی بارها نشان دادهاند که عوامل تنشزای اقتصادی مانند درآمد پایین و یا بیکاری احتمال خطر خودکشی در مردان را به صورت برجستهای در مقایسه با زنان افزایش میدهد بنابراین با توجه به بحران اقتصادی موجود در کشور و همچنین آمار بیکاری دو برابری مردان در مقایسه با زنان و افزایش بیسابقۀ خودکشی و اقدام به خودکشی مردان ایرانی در سالهای اخیر، انتظار میرود که توجه ویژه ای از جانب مسئولان و جامعه به این موضوع شود اما متأسفانه آنچه در عمل شاهد هستیم، عدم توجه و رسیدگی به چنین مسئله با اهمیتی است. این در حالی است که وظیفه تأمین معاش خانواده در ایران بر عهدۀ مردان بوده و از طرفی در امر ازدواج و تشکیل خانواده داشتن شغل برای مردان امری ضروری می نماید».
جمالی در ادامه به برخی دیگر از آمارهای منتشر شده توسط سازمان پزشکی قانونی کشور اشاره کرد و افزود: «به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی کشور در یک دورۀ ده ساله (1387 تا 1396) نزدیک به 16 هزار تن در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادهاند که 99% از این افراد مرد بودند. همچنین بر اساس آخرین آمار ارائه شده توسط این سازمان، 99% از کل تلفات حوادث شغلی در نیمۀ نخست سال 1398 که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 7.4% افزایش داشته را نیز مردان شامل میشدند». وی ادامه داد: «به دلیل وجود آمارهای متفاوت و متناقض در حوزۀ اعتیاد، چشمانداز درستی از وضعیت حاضر اعتیاد و مرگ و میر ناشی از آن وجود ندارد. اما بر اساس گزارشهای موجود و پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه، مصرف مواد مخدر در میان مردان بسیار شایعتر از زنان است. برای نمونه، بر پایۀ آماری که از سوی مشاور امور زنان در ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام شده، زنان کمتر از 10% جمعیت معتادان کشور را تشکیل میدهند. همچنین تعداد افرادی که در سال 1397 جان خود را بر اثر سوء مصرف مواد مخدر در کشور از دست داده بودند در مقایسه با سال 1396 با افزایش 20 درصدی مواجه بوده که اغلب آنان (87.5%) مرد بودند. اما با این وجود، نگرانی اصلی امروز جامعه در حوزه اعتیاد، زنانه شدن اعتیاد است. هشدار نسبت به زنانه شدن اعتیاد در کشوری که اکثر افراد معتاد آن را مردان تشکیل میدهند و سهم مردان از کل متوفیان ناشی از سوء مصرف مواد مخدر بسیار بالاست، در واقع این پیام را به مخاطب منتقل میکند که جریانهایی در تلاش هستند تا حوزه اعتیاد را نیز مانند بسیاری دیگر از حوزههای مربوط به آسیبهای اجتماعی، مختص به مردان نگه دارند».
این فعال حوزۀ مردان با تأکید بر اینکه تعداد قابل توجهی از جمعیت زندانیان کشور را مردان متأهل تشکیل میدهند تصریح کرد: «بر اساس آمارهای اعلام شده تا سال 1396 تعداد کل زندانیان کشور 250 هزار تن بوده که 98% از جمعیت زندانیان را مردان تشکیل میدادند. نزدیک به دو سوم از زندانیان (64%) متأهل و بیشترین زندانیان را مجرمان مواد مخدر شامل میشدند. فقر و تنگدستی، عامل اصلی زندانی شدن بسیاری از مجرمان بوده است. همچنین 86% جمعیت کیفری مرتبط با جرائم غیر عمد متأهل و ۸۲ درصد نیز صاحب فرزند بودند. با وجود آنکه اکثر جمعیت زندانیان در کشور را مردان تشکیل میدهند و تعداد قابل توجهی از آنان نیز متأهل و صاحب فرزند هستند، اما جای بسی تعجب و تأسف است که برخی با راهاندازی پویشهای مردمی با شعار زندان جای مادران نیست تمرکز خود را فقط بر آزادی زنان زندانی گذاشتهاند. گویا در نگاهِ این افراد زندان جای مادران نیست اما جای پدران هست!».
وی گفت: «هم اکنون بیش از 100 میلیون بیخانمان در سراسر جهان زندگی میکنند که حدود 90% از آنان مرد هستند. اگر چه در ارتباط با وضعیت و تعداد افراد کارتنخواب و بیخانمان آمار متقن و شفافی در دست نیست اما طبق آمار نه چندان معتبری که مدتی قبل در روزنامه ایران منتشر شده بود، کشور ایران بیش از 40 هزار کارتن خواب دارد که 35 هزار تن از آنان را مردان شامل میشوند».
جمالی در انتهای این بخش از سخنان خود ضمن انتقاد از رسانه به عنوان یکی از مهمترین و جدیترین موانع مطرح شدن مسائل و مشکلات مردان در جامعه اظهار کرد: «علیرغم تمامی تلاشهای حوزۀ مردان در راستای رساندن صدای مردان به گوش جامعه در چند سال گذشته، متأسفانه به دلیل ممانعت رسانههای جریان اصلی از بازتاب مشکلات مردان ایرانی و حتی در پارهای موارد با حذف و یا تحریف اطلاعات، همچنان حوزۀ مردان در کشور مغفول مانده و بیم آن میرود تا رسانههای فارسی زبان خارج از کشور از این فرصت پیش آمده برای کنترل و به انحراف کشاندن حوزۀ مردان نهایت استفاده را ببرند. برای نمونه، در رسانه بارها عنوان شده که 90 درصد از کل قربانیان اسیدپاشی در ایران را زنان تشکیل میدهند و اسیدپاشی در واقع نوعی خشونت مبتنی بر جنسیت است در حالی که بر پایۀ یافتههای پژوهشی معتبر، نه تنها مردان و زنان تقریباً به یک اندازه در ایران قربانی خشونت با اسید میشوند بلکه اسیدپاشی در ایران عمدتاً ماهیت خشونت بین فردی دارد. سوء مصرف مواد مخدر و فقدان مهارت حل مسئله در تنشهای بینفردی نیز به عنوان شرایط عِلّی اسیدپاشی در ایران شناسایی شده است».
این فعال حوزۀ مردان افزود: «آنچه مشخص است رسانه از طریق انتشار اطلاعات نادرست و تحریف واقعیت تلاش میکند تا با حذف مردان قربانی اسیدپاشی و نادیده گرفتن مشکلات آنان، تنها زنان را به عنوان قربانیان خشونت با اسید جلوه دهد و به افکار عمومی جامعه ایرانی این گونه القا کند که اسیدپاشی خشونتی است مبتنی بر جنسیت که فقط زنان را تحت تأثیر قرار میدهد. چنین گفتمان جنسیت زدهای را میتوان در بحث خشونت خانگی نیز مشاهده کرد. رسانه در ایران نه تنها مردان را به عنوان عاملان اصلی خشونت خانگی معرفی کرده بلکه آشکارا مردان قربانی خشونت خانگی را نیز مورد تحقیر و تمسخر قرار میدهد. تیترهایی مانند پنج هزار مرد پارسال از زنانشان کتک خوردند خود گواه این موضوع است. همچنین لایحۀ صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت که توسط معاونت امور زنان و خانواده براي تأمین امنیت (فقط) زنان در برابر خشونت تهیه شده نیز از این قاعده مستثنی نیست چرا که این لایحه بر مبنای پیش فرضی نادرست و غیرعلمی تدوین شده که رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت‌آمیز را فقط مختص به مردان می داند، بنابراین در لایحه مذکور مردان به عنوان تنها عاملان خشونت و زنان به عنوان تنها قربانیان آن در نظر گرفته شده‌اند. جالب آنکه بر اساس دیدگاه فمینیستی در ارتباط با خشونت خانگی نیز مردان عاملان اصلی خشونت به شمار میآیند در حالی که زنان عمدتاً برای دفاع از خود و یا برای حفاظت از کسی که از او مراقبت میکنند مرتکب خشونت میشوند که این امر خود نشاندهندۀ تأثیرپذیری این لایحه از دیدگاه فمینیستی در ارتباط با بحث خشونت خانگی است».
وی ادامه داد: «با وجود آنکه اغلب آمارهای ارائه شده و پژوهش‌های انجام گرفته در رابطه با خشونت خانگی در ایران معطوف به خشونت علیه زنان است ولی اطلاعات معدودی نیز در ارتباط با خشونت خانگی علیه مردان در کشور منتشر شده که نشان میدهند مردان نیز قربانی خشونت خانگی میشوند. همچنین یکی از دلایلی که سبب شده تا خشونت خانگی علیه مردان کمتر قابل شناسایی و پیگیری باشد، اجتناب مردان از گزارش‌کردن خشونت اِعمال‌شده علیه آنان به ‌دلیل نگرانی از مورد تمسخر قرار گرفتن و تحقیر شدن از سوی اطرافیان و در نهایت جامعه است. همچنین بر خلاف باور عمومی شوهرکشی پدیدۀ نادری نيست و به ‎ویژه در سال‌های اخیر شاهد رشد چشمگیر قتل مردان به دست همسران‌شان در کشور هستیم. برای نمونه به نقل از روزنامه فرهیختگان، ابراهیم اسلامی قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام کرد که از هر 10پرونده همسرکشی که در دادگاه کیفری تهران بررسی می‌شود، هفت پرونده آن مربوط به شوهرکشی است. بنابراین در حوزه خانواده، هردوی زنان و مردان ممکن است قربانی خشونت خانگی شوند. از این رو تأمین امنیت تنها یکی از دو جنسیت در برابر خشونت خانگی، مصداق بارز تبعیض جنسیتی میان قربانیان خشونت است و نمی‌تواند راهکار مناسبی برای تحکیم بنیان خانواده باشد. این تبعیض به وضوح در لایحۀ صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت قابل مشاهده است. این در حالی است که طبق اصل بیستم قانون اساسی، همه افراد ملّت اعم از زن و مرد میبایست یکسان در حمایت قانون قرار داشته باشند».
رامین جمالی در بخش پایانی این نشست ضمن معرفی حوزۀ مردان به عنوان یک حوزۀ تخصصیِ متمرکز بر مسائل مردان که برای نخستین بار در طول تاریخ این سرزمین آغاز به فعالیت کرده به تشریح این حوزه پرداخت و بیان کرد: «مردان نه تنها نیمی از ترکیب جمعیتی کشور را تشکیل دادهاند بلکه بر نیمۀ دیگر جامعه نیز تأثیر میگذارند. وقتی که از مردان سخن میگوییم در واقع منظور ما همان پدران، برادران، شوهران و پسرانی هستند که دختران، خواهران، همسران و مادرانشان به آنان دل بستهاند. پس بیتوجهی نسبت به مسائل و مشکلات مردان میتواند هزینههای سنگینی را بر دوش زنان، خانواده و در نهایت جامعۀ ایرانی بیندازد. از طرفی، حساسیتی که امروز نسبت به برطرف کردن مشکلات و برآورده ساختن مطالبات زنان در کشور به وجود آمده، جایی را برای توجه و رسیدگی به مسائل و مصائب مردان باقی نگذاشته و شعارهایی مانند دستیابی به عدالت جنسیتی و رفع تبعیض جنسیتی تنها زمانی مطرح میشوند که هدف از آن، توانمندسازی و رضایتمندی زنان در جامعه باشد. از این رو با توجه به معضلات متعددی که مردان به خاطر جنسیت خود با آنها در اجتماع مواجه میشوند و همچنین نادیده گرفته شدن این مشکلات توسط جامعه، وجود حوزهای که بتواند به صورت تمرکز یافته مسائل و مشکلات مردان ایرانی را مورد توجه و بررسی قرار دهد و به آنها رسیدگی کند، امری حیاتی و ضروری مینماید».
وی تصریح کرد: «حوزۀ مردان یک حیطۀ تخصصی است که متمرکز بر مسائل مردان میباشد. وقتی صحبت از مسائل مردان به میان میآید منظور آن دسته از مسائلی هستند که مردان به خاطر جنسیت خود در زمینه های مختلف با آنها مواجه میشوند. برای نمونه، در زمینۀ پزشکی بیماریهایی مانند سرطان پروستات و یا واریکوسل بیضه تنها مختص به مردان است و بیماریهایی مثل کوررنگی و یا هموفیلی اغلب در مردان دیده میشوند. همچنین در زمینۀ روانپزشکی/ روانشناسی نیز برخی از اختلالات مانند اختلال نعوظی و یا بعضی دیگر از کژکاریهای جنسی مانند تأخیر انزال یا انزال زودرس فقط مختص به مردان هستند و اختلالاتی مانند اختلال طیف اوتیسم و یا کاستیتوجه/ بیشفعالی بیشتر در پسران مشاهده میشوند. مباحث ایدئولوژیکی مانند مردانگی سنتی که با هدف تغییر مردانگی و بازتعریف هویت مردانه وارد رشتۀ روانشناسی شدهاند نیز مربوط به این حیطه میباشند».
این فعال حوزۀ مردان اضافه کرد: «در بحث قانون و قانونگذاری نیز چنین تفاوتهایی قابل رویت است. در جوامع مختلف بعضی از قوانین با توجه به جنسیت افراد تدوین و تصویب میشوند که در مواردی هم ممکن است این قانونهای مبتنی بر جنسیت (مانند قانون منع خشونت علیه زنان) رنگ تبعیض به خود گرفته و باعث تضییع حقوق جنس دیگر شوند. در ایران نیز اینگونه موارد را میتوان به وضوح در قانون اساسی (اصل بیست و یکم)، قوانین و مقررات مربوط به خانواده (مهریه، نفقه یا حضانت) و یا قانون خدمت وظیفه عمومی مشاهده کرد. بنابراین برای توجه و رسیدگی به مسائل و مصائب مردان لازم است تا در بخشهای مختلف، مردان متخصص و آگاه به عنوان فعال حوزۀ مردان به صورت منسجم و متمرکز در راستای اهداف حوزۀ مردان فعالیت کنند».
جمالی در ادامه ضمن اشاره به برخی از اهداف حوزۀ مردان مانند آگاهیرسانی و حساسسازی جامعه در راستای توجه و رسیدگی به مسائل و مشکلات مردان ایرانی، بازنگری و اصلاح قوانین تبعیضآمیز علیه مردان ایرانی به علاوه تدوین و تصویب قوانین جدید مطابق با نیازهای روز و همچنین ایجاد بسترهای لازم جهت بالا بردن سطح کیفیت زندگی مردان ایرانی و افزایش رضایتمندی آنان از زندگی اظهار کرد: «افرادی که بخواهند در حوزۀ مردان به عنوان فعال حوزۀ مردان فعالیت کنند باید چهار ویژگی یک فرد کنشگر یا اکتیویست یعنی پرسشگری، پژوهشگری، روشنگری و اقدامگری را دارا باشند که عدم وجود حتی یکی از آنها نیز باعث میشود تا شخص به عنوان کنشگر در نظر گرفته نشود. یک فرد کنشگر در حقیقت انسان پرسشگری است که برای یافتن چرایی وجود مشکلات در جامعه دست به پژوهش میزند و علاوه بر آگاهسازی اعضای جامعه به واسطۀ روشنگری برای رفع آن مشکلات نیز اقدام میکند. بنابراین با توجه به تعریف ارائه شده، افراد تاریک اندیش، خشک اندیش، سیاست زده، جنسیت زده، ایدئولوگ و ایسم زده، زن ستیز یا مردستیز به هیچ وجه نمیتوانند به عنوان کنشگر در حوزه مردان فعالیت داشته باشند. همچنین حوزۀ مردان از نظر فکری و عقیدتی ابداً وابسته و یا همسو با جنبشهای مردان در غرب مانند جنبش حقوق مردان و یا مگتاو نیست».
در پایان جناب آقای رامین جمالی با تأکید بر نقش ایدئولوژیهای جنسیت محور در ایجاد نفاق و جنگ جنسیتی، راهکارهایی برای مبارزه با فمینیسم مانند تقویت حوزۀ زنان در داخل کشور، ارائۀ مستندات علمی پژوهشی در رابطه با مسائل و مشکلات مردان و زنان، پرهیز از توهین و تحقیر دو جنس و در نهایت اتحاد جنسیتی بین زنان و مردان را ارائه داد.

مطالب پیشنهادی
نظرات بینندگان
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۵
۰
۰
خیلی متن قشنگ و آگاهی بخشی بود، امیدوارم این نشست سرآغازی باشه برای نشست های خیلی بیشتر این چنینی
ارسال نظر
علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
بازرس ویژه معاونت علمی و فناوری دانش بنیان ریاست جمهوری منصوب شد

بازرس ویژه معاونت علمی و فناوری دانش بنیان ریاست جمهوری منصوب شد

گردهمایی مراکز نوآوری منتخب سراسر کشور برگزار می شود

گردهمایی مراکز نوآوری منتخب سراسر کشور برگزار می شود

پروژه پرورش آبزیان دریایی در استان بوشهر تدوین شد

پروژه پرورش آبزیان دریایی در استان بوشهر تدوین شد

شناسایی کنسرسیوم میکروبی در حذف آلودگی های نفتی دهلران

شناسایی کنسرسیوم میکروبی در حذف آلودگی های نفتی دهلران

ایجاد کنسرسیوم در حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طب سنتی

ایجاد کنسرسیوم در حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طب سنتی