تیرداد نیوز - جبهه مقاومت به دلیل کثرت پروژههای خود چه پروژه های در دست اقدام و یا برنامه های پیشرو و با توجه به پیچیدگی های بیش از حد تحولات منطقهای که بسیاری از آنها در وضعیت پایانی خود قرار دارند و چه کارهایی که برای آینده منطقه داشتهو دارد فرصت آن را نداشته که درباره دست آورد های خود با جزئیات و با استفاده از ادبیات راهبردی، با مردم خویش سخن بگوید و همین امر، منجر به نوعی خلاء اطلاعاتی شده که دشمن از این خلاء، بهرهبرداری کرده است، اما این هم دیری نخواهد پایید و به زودی همه چیز روشن خواهد شد و کوس رسوایی دشمن و دنباله های آنها در جهان و در داخل کشور بر هر کوی و برزن زده میشود .یکی دیگر از دستآوردهای جبهه های مقاومت جلوگیری از تشکیل نخستین کشور تروریستی تاریخ در مرزهای ایران اسلامی بوده است که اگر برنامه منطقه ایران هیچ دستآوردی جز این، نمی داشت به همه هزینه هایی که کرده است، می ارزید. یک لحظه چشم خود را ببندیم و تصور کنیم داعشی که تا خانقین، یعنی ۲۰ کیلومتری مرزهای غربی کشور عزیزمان ایران پیشروی کرده بود، اگر می توانست و به معنای درست تر، اگر جبهه مقاومت می گذاشت که اینها، پیش بیایند و تشکیل خلافت بدهند و چند سال آن را حفظ کنند و جایگاه خود را تثبیت نمایند، با چه فاجعه ای روبرو می شدیم!!!
حضور هزاران تروریست تکفیری آموزش دیده و وحشی که اساسا مهمترین هدف شان جنگیدن با ایران و ساقط کردن نظام اسلامی آن بود!!! یعنی در واقع روبرو شدن با یک ابر پروژه که خروج آن تولید صدها صدام با توحش و افسار گسیختگی بیشتر و کینه های عمیق تر بود!!!
آنگاه اگر همه ارتش های جهان هم برای درهم شکستن آنها گسیل می شدند، بعید بود از پس چنین موجوداتی که عنوان "سربازان خلافت" را داشتند، بر می آمدند!!!
برنامه منطقهای ایران چنین پروژه وحشتناک و هول انگیزی را به هم زد و چنین حکومت تروریستی را پیش از انعقاد و تشکیل،در نطفه خفه کرد!!!
آیا کسی میتواند ادعا کند اگر برنامه منطقه ای ایران و ایجاد ارتش چند میلیونی و چند ملیتی مدافعان حرم نبود نیروی دیگری می توانست جلوی این دیو و هیولای وحشی و خونریز را بگیرد و آنها را به کنترل درآورد؟!!!
آیا کسی هست که جنایات آنها را نادیده بگیرد و خطر آنها را قبول نداشته باشد؟!!!
بنابراین برای آگاه کردن مردم از دستآوردهای راهبردی منطقه ای این محور سراسر خیر و برکت باید از اینجا آغار کنیم تا ثابت شود که مواضع و اقدامات ایران و مشخصا شخص مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در برابر تحولات منطقه و تحولاتی که بعدها به نام بهار عربی معروف و موسوم شد، کاملاً واقع بینانه بوده است، زیرا منطقه غرب آسیا منطقه ای نبوده و نیست که در آن بتوان در آن به اصطلاح بعضی که جزیره ای فکر می کنند، با موضع بیطرفی امید عدم آسیب ناپذیری داشت یا بتوان به اصطلاح با زبان و از طریق مذاکره و ایجاد ترتیبات منطقه ای مشکلات را حل کرد تا مثلا به جنگ و مخاصمه کشیده نشود همچنین منطقه به گونه ای نیست که بتوان تحولات آن را در چارچوب یک یا چند کشور و به اصطلاح در گوشهای از آن، حبس و محدود کرد و برای بقیه یک منطقه امن درست کرد و... اصولا تحولات در هر گوشه از منطقه به سرعت به همه آن سرایت می کند و همه بازیگران را در گیر می کند!!!
کسانی که چنین تصوری دارند که می توان موضوعات خاورمیانه را با مذاکره و مصالحه و یا با گوشه گیری حل کرد (مثل آنچه اصلاح طلبان برای آن استراتژی خارپشت را مطرح میکنند یعنی با چسبیدن به مرزهای خود یک رژیم امنیتی و کار آمد ایجاد کرد) اینها قطعاً اگر خائن و وابسته به دشمن نباشند چیزی از تاریخ منطقه نیاموخته اند!!!
منهای اینکه هم کلامی آنها با آمریکا و صهیونیسم که ایران را می خواهند با طرح خارپشتی، در مرزهای خود محدود کنند محل شک و تردید و یا نشانه خیانت و حداقل حماقت است.
از محمد علی سخاوت